هم‌نویسی رضوی، جلوه‌ای از ارادت هنرمندانه در دهه کرامت + ویدئو رئیس سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی: تا هفتمین کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، حداقل ۵۰ نشست در داخل و خارج از کشور برگزار خواهیم کرد تولیت آستان قدس رضوی: جهان معاصر بیش از هر زمان نیازمند رجعت به اندیشه‌های ناب است+ویدئو قصه ۶ خادم حرم امام رضا(ع) که ماندگار شدند باید تعریف دوباره‌ای از کرامت و حقوق انسانی مبتنی بر نگاه تمدنی امام رضا(ع) شکل بگیرد شعار اربعین ۱۴۰۴ توسط کشور‌های اسلامی تعیین شد ۸ هزار خودرو خارجی برای جانبازان ۵۰ درصد به بالا، در فرایند ترخیص گمرک موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس میزبان هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت می‌شود کتاب «جنگ‌نفت‌کش‌ها» روانه بازار شد | روایت فرار ۱۳ جنگنده مهاجم عراقی وزیر فرهنگ: میراث ناملموس رضوی پیونددهنده ایرانیت و اسلامیت است برنامه پروازهای ورود و خروج حجاج خراسان رضوی و خراسان شمالی ۱۴۰۴ + جدول انتشار ۴ عنوان کتاب علمی از سوی دانشگاه بین‌المللی مذاهب اسلامی مراسم گرامیداشت شهدای خدمت، هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۴، در حرم امام‌رضا(ع) برگزار می‌شود نخستین کنگره بین‌المللی ۳۱۰۰ شهید امدادگر دوران دفاع مقدس و مقاومت برگزار می‌شود امام رضا (ع) و رمزِ موفقیت جامعه نویسندگان حوزه ایثار و شهادت در نمایشگاه کتاب تهران تجلیل می‌شوند از کنگره جهانی امام رضا(ع) تا جشن بزرگ امام‌رضایی‌ها | بیش از ۱۷۵ عنوان خدمت در دهه کرامت ۱۴۰۴ ارائه می‌شود + فیلم آمادگی آستان مقدس علوی برای برگزاری باشکوه جشن‌های غدیر ۱۴۰۴ ورود نخستین زائران ایرانی حج تمتع به مدینه (۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴) آب زمزم زودتر از زائران به مقصد می‌رسد
سرخط خبرها

زیارت از روی پل کالج

  • کد خبر: ۱۵۷۳۷۲
  • ۱۶ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۲
زیارت از روی پل کالج
چیزی به افطار نمانده بود، قرار بود در یکی از کافه‌های چهارراه ولیعصر تهران یکی از دوستان قدیمی ام را ببینم.

چیزی به افطار نمانده بود، قرار بود در یکی از کافه‌های چهارراه ولیعصر تهران یکی از دوستان قدیمی ام را ببینم. دست تکان دادم، یک پیک موتوری که گاهی از برق هم سرعتشان بیشتر است و مثل فنر بین ماشین‌های گیر مانده در ترافیک تهران ویراژ می‌دهند، ایستاد. مرد میان سالی بود با مو‌های جوگندمی و وقتی حرف می‌زد مشخص بود که بچه ناف تهران است. همین طور که داشتیم می‌رفتیم، گفت: بچه کجایی؟

گفتم: مشهد. یک آهی کشید. من سعی می‌کردم کلماتش را از بین باد تندی که جریان داشت شکار کنم. می‌گفت؛ آخرین بار که مشهد آمده سال ۱۳۸۴ بوده، بعد هم هرکار کرده، زیارت دیگری نصیبش نشده. تقریبا رسیده بودیم، پل چوبی. انگار منتظر بود یکی سر بحث را باز کند. از ذوق خودش و پدر و مادرش بعد از دیدن گنبد طلا گفت. از اینکه چند سال بعدش هردویشان را از دست داده و خوشحال است که حسرت زیارت آقا به دلشان نماند.

از من قول گرفت که رفتم زیارت سلامش را به آقا برسانم. با همان لهجه تهرانی اش مدام از امام رضا (ع) و مهربانی اش می‌گفت. بعد داشتیم از روی پل کالج می‌رفتیم سمت چهارراه ولیعصر، من همین طور که چشمم به نمای چشم نواز تهران دوخته شده بود و داشتم از تماشای برج میلاد و برج‌های سر به آسمان کشیده لذت می‌بردم، دیدم دارد صلوات خاصه می‌خواند.

محمد آقا از روی پل کالج دلش را فرستاده بود مشهد، شاید دست پدر و مادرش را گرفته بود داشت در صحن انقلاب قدم می‌زد. او داشت سلام می‌داد و من داشتم به این فکر می‌کردم که ما مشهدی‌ها قدر عافیت را‌ می‌دانیم یا نه؟ قدر اینکه از هر جایی که هستیم کافی است سمت حرم بایستیم و به آقا سلام بدهیم. غرق در همین فکر‌ها بودم که یکهو محمد آقا ترمز زد و چشمم افتاد به ساختمان تئاتر شهر، همان آجرنمای دوست داشتنی گِرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->